«داریل گوپی» کارشناس و تحلیلگر امور مالی بینالمللی و عضو هیات مدیره «شورای تجاری چین-استرالیا» طی مقالهای که در وبسایت «سی جی تی ان» منتشر کرده به بررسی «سازمان همکاری شانگهای» و «ناتو» پرداخته است.
به گزارش اقتصادرسا؛«داریل گوپی» کارشناس و تحلیلگر امور مالی بینالمللی و عضو هیات مدیره «شورای تجاری چین-استرالیا» طی مقالهای که در وبسایت «سی جی تی ان» منتشر کرده به بررسی «سازمان همکاری شانگهای» و «ناتو» پرداخته است.
وی در این مقاله که تحت عنوان «سازمان همکاری شانگهای» معادل «سازمان پیمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) نیست، به رشته تحریر در آورده، مینویسد: چین خود را با دوستانش محصور کرده نه با همپیمانانش. این یک تفاوت اساسی از نقطه نظر استراتژیستهای غربی است زیرا آنها معتقدند دوستانشان حتما باید به عنوان همپیمانانشان در خدمتشان قرار گیرند.
این عقیده اساسِ تعامل غرب با جهان را تشکیل میدهد و یک نظام هژمونی را ایجاد کرده که جهان را در چارچوب «یا با ما هستی یا علیه ما» قرار داده است. این باور نسبت به جهان به درگیری منتهی میشود چرا که نمیتواند ظرافتهای دوستی را درک کند.
ایالات متحده دو مرز زمینی دارد. از شمال با جامعه انگلیسی-فرانسوی کانادا هممرز است. آنها به همان فلسفه عمومی نسبت داده میشوند چرا که ترتیبات دفاعی آمریکایی ایالات متحده با کانادا گستردهتر از تقریبا هر کشور دیگری است. آنها شرکای ناتوی هم هستند.
آمریکا از جنوب با مکزیک هممرز است، همان کشوری که «دونالد ترامپ» طرح دیوار مرزی را با آن شروع کرد و نتوانست تکمیلش کند. مکزیک ظاهرا فقیر و از لحاظ سیاسی ناکارآمد است به گونهای که تهدیدی برای ایالات متحده به حساب نمیآید بنا بر این نیازی به مداخله در امور سیاسی داخلی آن وجود ندارد.
اما چین با 14 کشور مرز زمینی دارد و روابطش با آنها را به صورتی کاملا متفاوت نسبت به آمریکا مدیریت میکند. یکی از طولانیترین مرزهای چین با روسیه و جمهوریهای شوروی سابق است. همه این کشورها در نشست «سازمان همکاری شانگهای» که هفته گذشته در شهر سمرقند ازبکستان برگزار شد، مهمان بودند. از اسم این سازمان مشخص است که چه اندیشهای پشت آن است. سازمان همکاری شانگهای به دنبال ترویج «همکاری» است. بر خلاف ناتو، سازمان شانگهای یک پیمان یا بلوک همپیمانیِ نظامی نیست. پکن یکپارچگی مرزی خود را از طریق همکاری مدیریت میکند نه تقابل. این مفهومی است که برای باور غربیها غریبه به نظر میرسد بنا بر این آنها میانگارند که همکاری همیشه مستلزم یک مولفه نظامی است.
چین هیچ پیمان نظامی رسمی با هیچ کشوری ندارد. هیچ معادل چینی برای ناتو، کواد یا پیمان امنیتی استرالیا، نیوزیلند، ایالات متحده وجود ندارد. این حقیقت ساده عمدا از پوشش رسانهای غرب و اندیشه سیاسی غرب مغفول مانده است. بخاطر اینکه چین هیچ متحد رسمی ندارد، برخی مفسران غربی تصور میکنند چین منزوی و بدون دوست مانده است. اما دستاوردهای نشست سازمان همکاری شانگهای نشان میدهد این طرز فکر درست نیست. این اختلاف در طرز تفکر باعث شده رسانههای غربی درباره نشست ماه فوریه میان «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه و «شی جین پینگ» رئیس جمهور چین و بیانیه آنها مبنی بر «دوستی بدون محدودیت»، دچار سوء برداشت شوند.
مفسران غربی چند عبارت آخر بیانیه را رها کرده و اینگونه برداشت کردهاند که این دوستی یک پیمان نظامی است زیرا از نظر آنها این نوع دوستی باید یک جنبه نظامی داشته باشد.
در واقع آنها معنای کامل جمله فوق را نادیده گرفتند.
این دوستی بسیار متفاوت از دوستی میان هند و ایالات متحده است، جایی که برخی موضوعات قابل بحث نیست و برای آن محدودیت وجود دارد. برای مثال «جو بایدن» رئیس جمهور ایالات متحده تنها در صورتی حاضر به دیدار با «نارندرا مودی» نخست وزیر هند خواهد بود که طرف هندی بپذیرد به فاجعه نشست مواد شیمیایی «بوپال» در سال 1984 اشارهای نکند، حادثهای که در آن بیش از 500 هزار نفر زخمی شدند و شرکت آمریکایی «یونیون کاربید» حاضر به پرداخت غرامت کامل نشد.
«دوستی بدون محدودیت» به معنای حمایت بی چون و چرا از هر اقدامی که کشورهای دوست ممکن است انجام دهند، نیست.
ترجیح چین برای حفظ امنیت مرزی به معنای عدم مداخله در امور داخلی کشورهای هممرز خودش است. پکن ترجیح میدهد از مرزهای خود با دراز کردن دست همکاری حفاظت کند.